آخرین اخبار

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: به زودی برای حل و رفع مشکلاتی که برای برنامه تلویزیونی «ثریا» ایجاد شده است، جلسه و دیداری با رئیس سازمان صداوسیما خواهیم...

معاونت صدای رسانه ملی با هدف پاسخ به نیاز مخاطبان در حوزه رسانه های نوین و فن آوریهای جدید، اپلیکیشن (برنامه کاربردی) تلفن همراه خود را با عنوان ایرانصدا...

اولین نشست هم اندیشی اساتید حوزه فرهنگ ، ارتباطات و رسانه با دکتر محمد حسین صوفی دبیر شورا و با هدف بهره گیری از نظرات و دیدگاه های کارشناسان و اساتید...

مرکز بسیج سازمان صدا و سیما با همکاری سازمان سینمایی و هنرهای نمایشی دفاع مقدس نقش اقوام را در هشت سال دفاع مقدس با ساختارهای مختلف به نمایش می گذارد.
احمد اولیایی دانشجوی ارتباطات در مقاله "حوزه و رسانه" به تبلیغ دینی و رسانه پرداخته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران:
نویسنده : احمد اولیایی /
با توجه به گستردگی و شیوع رسانه در جوامع بشری و تأثیر گذاری بسیار آن بر مخاطب و با توجه به رسالت مهم حوزه های علمیه و روحانیت در ترویج دین و و در نتیجه استفاده بهتر از ابزار تبلیغی، می توان به رابطه سودمند و مفید رسانه و حوزه پی برد.
در این مقالات سعی شده است اهمیت رسانه دینی و نقش حوزه و حوزویان در این باره بیان گردد.
تعریف رسانه
"رسانه" وسیله ای است برای نقل و انتقال اطلاعات، ایده ها و افکار افراد یا جامعه؛
رسانه یک واسطه عینی و عملی در فرآیند برقراری ارتباط است. و دو نوع کارکرد آشکار و نهان برای آن وجود دارد که کارکرد آشکار آن یعنی اینکه رسانه محل برخورد پیام و گیرنده پیام است. اما کارکرد پنهان رسانه یعنی برقرار کننده جریان ارتباط و پیام رسانی.
انواع رسانه
با توجه به گسترش روزافزون فناوری در دنیا، تعدد رسانه ها مداوما رو به گسترش است که در دسته بندی و گروههای گوناگونی قرار می گیرند که از جمله می توان به گروههای زیر اشاره کرد:
1- رسانه های نوشتاری مانند مطبوعات، کتاب و مجلات.
2- رسانه های شنیداری مانند مانند رادیو.
3- رسانه های دیداری مانند تلویزیون، سینما، اینترنت.
4- رسانه های ابزاری مانند مانند اعلامیه، بروشور، تابلوی اعلانات، کاتالوگ، پوستر، تراکت، پلاکارد، آرم، لوگو، فیلم های تبلیغی، فیلم کوتاه و بلند، سخنرانی، همایش و تئاتر.
5- رسانه های نهادی یا گروهی همچون روابط عمومی ها، شرکت های انتشاراتی، بنیادهای سینمایی.
6- رسانه های فرانهادی همچون خبرگزاری ها، دفاتر روابط بین الملل، کارتل ها، بنگاه های سخن پراکنی و تراست های خبری، شرکت های چند ملیتی سازه، فیلم های سینمایی، شبکه های ماهواره ای.
کارکردهای رسانه
ابتدا باید کارکردهای رسانه به طور کامل دانسته شود تا بتوان این ابزار مهم را شناخت و اهمیت ویژه آن را برای دین دانست؛
برای رسانه ها کاکرد های متفاوت و گوناگونی بیان شده است که به اختصار به بعض آن ها اشاره می کنیم؛
الف) کارکرد نظارتی؛
یکی از مهمترین کارکردهای رسانه خبری، نظارت بر محیط است. کارکرد نظارت و حراست از محیط، شامل رساندن اخبار توسط رسانه ها می شود؛ که برای اقتصاد و جامعه ضروری است. مانند گزارش اوضاع سهام، ترافیک و شرایط آب و هوایی. (1)
ب) کارکرد آموزشی یا انتقال فرهنگ؛
آموزش براساس تعریفی که سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) بیان داشته، عبارت است از: «تمام کنش ها و اثرات، راه ها و روش هایی که برای رشد و تکامل توانایی مغزی و معرفتی و هم چنین مهارت ها، نگرش ها و رفتار انسان به کار می روند. البته به طریقی که شخصیت انسان را تا ممکن ترین حد آن، تعالی بخشند.» (2)
در این میان رسانه های ارتباطی خواه برای این کار برنامه ریزی شده باشند و خواه نشده باشند، آموزش دهنده اند. رسانه ها فراهم آورنده دانش و شکل دهنده ارزش هایند و مردم همواره از آن ها تأثیر می پذیرند و می آموزند. اهمیت وظیفه آموزشی وسایل ارتباطی در جوامع معاصر، به حدی است که بعضی از جامعه شناسان برای مطبوعات و رادیو و تلویزیون و سینما نقش "آموزش موازی" یا "آموزش دائمی" قائل هستند. جامعه شناسان معتقدند که وسایل ارتباطی با پخش اطلاعات و معلومات جدید، به موازات کوشش معلمان و اساتید، وظیفه آموزشی انجام داده و دانستنی های عملی، فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان و دانشجویان را تکمیل می کنند. (3)
ج) کارکرد سرگرم سازی و پرکردن اوقات فراغت؛
وسایل ارتباط جمعی به عنوان مهمترین ابزار تفریحی و سرگرمی افراد به شمار می رونند؛ که با پخش و انتشار برنامه های سرگرم کننده بر الگوی رفتار اوقات فراغت انسانی اثراتی تعیین کننده دارند و از این طریق است که فرد از تنهایی و زندگی سخت روز مره اش رهایی می یابد و با محیط بیرونی تماس برقرار می کند(4).
هـ) کارکرد همگن سازی:
وسایل ارتباط جمعی، موجب نزدیکی سلیقه ها، خواست ها و انتظارات تمامی ساکنان یک جامعه شده و جوامع را از عصر محدوده های جدا خارج می گردانند. ورود وسایل ارتباط جمعی به جامعه، خرده فرهنگ ها و فرهنگ های خاص و مجزا را ناپدید کرده و به نوعی تشابه میان تمامی ساکنان یک جامعه به وجود می آورد و مردم آن جامعه، از سبک زندگی و علایق و خواسته هایی که رسانه های جمعی ارائه می دهند، پیروی می کنند. (5) براساس جامعه شناسی ارتباطات، مخاطبان، توده های عظیمی از انسان های پراکنده با ویژگی های ناشناخته هستند؛ که هیچ گونه پیوندی باهم نداشته و وجه مشترک آن ها همان اثری است که از رسانه می گیرند. در واقع این رسانه ها هستند که عامل پیوند دهنده انسان ها با یکدیگر بوده و به آن ها هویت جمعی می بخشند. بر این مبنا، کارکرد اصلی وسایل ارتباط جمعی، همان مخاطب قراردادن توده ها و نه گروه های خاص است. به بیان "ژان کازنو"، رسانه ها به توده سازی می پردازند. (6)
و) کارکرد راهنمایی و رهبری؛
نقش رهبری کننده وسایل ارتباطی و اثر آن ها در بیداری و ارشاد افکار عمومی، امری واضح بوده و روز به روز بر اهمیت آن افزوده می شود، در نظام های دموکراسی، وسایل ارتباط جمعی می توانند در راه گسترش ارتباط میان رهبری کنندگان و رهبری شوندگان، خدمات مهمی را انجام داده و به عنوان آیینه تمام نمای افکار عمومی در جلب همکاری مردم و شرکت دادن آن ها در امور اجتماعی، تأثیر فراوانی به جای بگذارند. البته رسانه های گروهی با انگیزه سازی در مخاطب، می توانند ایجاد مشارکت اجتماعی که از عمده ترین نقش های رسانه هاست، را به دنبال داشته باشند. این مهم، یعنی انگیزه سازی برای مشارکت، نیازمند شناخت درست از نیازهای مخاطبان است. توجه به فرهنگ های محلّی مناطق گوناگون یک کشور نیز در انگیزه سازی حائز اهمیت است. (7)
ز) کارکرد بحران زدایی؛
رسانه های گروهی می توانند در عرصه مقابله با بحران های اجتماعی، به ایفای نقش بپردازند و در کاهش بحران های مختلفی مانند بحران هویت یا حوادث تهدیدکننده ثبات اجتماعی، کارکرد مؤثری داشته باشند. (8)
ح) کارکرد آگاه سازی؛
هرچند این وظیفه با مقوله آموزش از طرفی و مقوله خبررسانی جمعی از طرف دیگر، تداخل دارد، اما رسانه ها باید علاوه بر انتقال اخبار و اطلاعات، به تحلیل درست اخبار و تشریح آنان نیز بپردازند. تحلیل عِلّی پدیده های خبری و آگاه سازی انسان ها از این علل، موجب تغییر در جهان بینی انسان ها می شود. به همین سیاق وسایل ارتباط جمعی بایستی موجبات آگاهی انسان ها از کالاهای مورد نیاز را فراهم سازند. این وظیفه، یعنی آگاه سازی، از آن رو از تبلیغ متمایز است که در آن، هیچ کوششی برای خرید کالایی خاص وجود ندارد، همان گونه که هیچ کوششی نیز برای ایجاد گرایش به سوی دیدگاه خاص وجود ندارد.
ط) اعطای پایگاه اجتماعی؛ این وسایل با دادن معروفیّت به اشخاص و گروه ها به آشکار کردن یا ارتقای پایگاه های آنان می پردازند.
ی) حمایت از هنجارهای اجتماعی؛ (وظیفه اخلاقی)
ک) انتقال میراث های فرهنگی و اجتماعی از نسلی به نسل دیگر؛
ل) نقش و کارکرد بیان عقاید؛
م) ایجاد همبستگی میان اجزای جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی؛
ن) کارکرد تبلیغی.
دین و رسانه
دين به عنوان مجموعه اي از معارف قدسي و آموزههاي متنازل اصالتا از سنخ پيام بوده و همواره به صورت كتبي، زباني، و رفتاري در اشكال گوناگون و در چرخه هاي ارتباطي به صورت هاي عمودي و افقي توزيع و مبادله شده است.
چگونگي ارتباط دين و رسانه
همه رسانه ها به تناسب ظرفيت، نوع كاربري، جايگاه اجتماعي و وظايف كاركردي ميتوانند دين را در نيل به اهداف موردنظر و ايفاي نقشهاي مورد انتظار مساعدت كنند. عنوان فوق بيشتر اشاره به نقش واسط رسانه در ابلاغ پيام به عنوان تلقّي غالب از فعاليت رسانه دارد.
شكي نيست كه رسانه ها ميانجي دين ميشوند. رسانه ها روش منحصر به فردي هستند كه هر فرد، گروه يا نهاد امروزي ميتواند [به وسيله آن] مسير خود را در درون قلمرو عمومي گفتمان سياسي، فرهنگي يا اجتماعي بيابد. (9)
مهمترين موارد اين بهره گيري عبارتند از:
1. بسط نفوذ دين:
رسانه مي تواند دين را در تلاش براي جلب و جذب مخاطبان جديد، تعميق باورهاي مؤمنان، بسط قلمرو و نفوذ به عرصه ها و ساحت هاي گوناگون حيات فردي و اجتماعي كمك كند. رسانه همچنين، ورود دين به عرصه هايي همچون امور تجاري و تبليغي كه در ظاهر تمايل چنداني به ورود بدان ندارد، تسهيل ميكند.
2. تبليغ هرچه بيشتر دين:
اشتهاي دين داران براي تبليغ آموزه هاي مذهبي خويش و عرضه آن به سايرين، به ويژه در چرخه رقابت ميان اديان براي ورود به قلمرو استحفاظي يكديگر، معمولاً آنچنان زياد است كه در ترغيب ايشان به استفاده هر چه بيشتر و بهتر از آخرين فناوريهاي ارتباطي و اطلاعاتي كمترين ترديدي باقي نميگذارد. به بيان برخي نويسندگان، دينداران از سالهاي پاياني دهه 1990 به داد و ستد اطلاعات مذهبي بر روي بزرگراههاي اطلاعاتي پرداختهاند. عموم مذاهب و فرق و آيينهاي معنوي روي شبكه جهاني چندين مركز اطلاعاتي دارند. هزاران فرد يا مؤسسه كه ميان آنها معابد متروك نيز هست، به نوعي به آموزشهاي معنوي از طريق رايانه مشغولند. قرار گرفتن متون اسلامي در اين شبكه ها، نمايانگر تمايل دينداران به استفاده از هر نوع ابزار رسانهاي است. (10)
3. تبليغ دين با قرائت هاي متكثر:
دست يابي گسترده دين مداران و علاقه مندان به تبليغ دين به رسانه هاي گوناگون داراي قابليت ها و ظرفيت هاي متنوع، امكانات وسيع و روزافزوني را براي پراكنش پيام دين با قرائت ها و روايت هاي گوناگون اعم از رسمي و غيررسمي متناسب با نياز و تقاضاي مخاطبان و اقتضائات محيط فراهم ساخته است. برخي رسانه ها همچون اينترنت، به تريبوني همگاني براي مبلغان و سخنگويان مختلف تبديل شده و هر كس با توجه به علايق حرفه اي و تشخيص خويش از اين ظرفيت عظيم براي تبليغ انديشه ها و برداشت هاي ديني خود در شمارگان وسيع و به صورتي كنترل ناپذير استفاده ميكند. ازاينرو، دست يابي آسان، امكان بهرهگيري همگاني و تنوع قابليت هاي رسانه اي، زمينه پويايي براي رواج فهم ها، قرائت ها، تفسيرها و الگوهاي فكري گوناگون و متكثر از آموزه ها و تعاليم دين فراهم ساخته است.
4. بازتوليد پيام هاي دين در قالب هاي جديد:
از نگاه برخي، رسانه را بايد به عنوان يك فضاي جديد يعني جايگاه و مكاني ويژه كه خلق يك متن جديد ديني را در خود مي پروراند، ملاحظه كرد؛ جايگاهي مسلما متفاوت و گاه نوين كه نمادهاي جديد تقدس را با ظرفيت ها و معاني جديد ميآفريند. اين فضا، سبك هاي جديدي را براي ارائه و نمايش آن تعريف مينمايد. (11) در واقع، كار رسانه، ايجاد و خلق يك متن جديد در فضاي جديد است.
5. تقويت روح جمعي:
رسانه هاي فراملّي و فرامنطقهاي همچون ماهواره ها و اينترنت ميتوانند وجدان جمعي و احساس تعلّق مشترك مؤمنان ساكن در مناطق گوناگون و پراكنده در گوشه و كنار جهان را تقويت كرده و به بازيابي هويت ديني آنها فراسوي هويت هاي متنوع ديگر كمك كنند. وحدت و پيوستگي آنها بر پايه اصول مذهبي مشترك را به رغم فاصله هاي مرئي و نامرئي تشديد كنند و امكان تأثيرگذاري آن ها بر فرايند هاي موجود جامعه جهاني را افزايش دهند.
6. ايجاد زمينه براي احساسات و تجربه ديني:
تجربه ديني نوعي احساس و دريافت شهودي است كه تحت تأثير ارتباط و جذب مستمر پيامهاي قدسي، تجربه حضور در مكان ها و زمان هاي خاص و مشاركت فعال در انجام اعمال عبادي و معنوي براي مؤمنان حاصل ميشود. نمايشهاي معنوي تلويزيوني در ايجاد و تشديد همنوايي و همدلي مخاطب نقش محوري دارند. مخاطب گاه در صورت وجود فضاي روحي مناسب و عطف توجه عميق پا به پاي مراسم عزاداري در حال پخش ميگريد، سينه مي زند، احساس همرأيي و حضور در جمع همكيشان معتقد خود را از طريق تماشاي برنامه درك ميكند و از مشاركت با واسطه خويش احساس خرسندي، آرامش و كسب ثواب مي كند. به بيان ديگر، مخاطبان مجازي در صورت همنوايي و همدلي، بخشي از احساس و حظ معنوي ناشي از تجربه ادراك بيواسطه زمان و مكان قدسي و نماد هاي مذهبي و مشاركت هاي آييني را از خلال تماشاي برنامه از آن خود خواهند ساخت. در مواردي نيز پخش رسانه اي يك برنامه آييني به دليل كنترل اختلال هاي محيطي و افزايش آرايههاي زيباشناختي در مقايسه با واقعيت، تأثير عميق تري بر روح مخاطب بر جاي ميگذارد و امكان بيشتري براي برقراري ارتباط همدلانه با صحنه فراهم ميسازد.
7. بازيابي و خلق نمادهاي مقدس:
از جمله اقدامات رسانه ها، خلق نمادهاي مقدس و بسط تقدس به اشيا و پديدههاي عادي است. به بيان برخي محققان:
فلان قطعه از زمين، روستاي زادگاه و معبد و كليساي مقدس، قدرت افسونگري خود را از دست دادهاند. در عوض، اين رسانههاي گروهي هستند كه به خلق نمادهاي مقدس ميپردازند و قبيله كوچنشين جوانان با اين توتمها احساس هويت ميكند و ميآموزد كه چگونه هر مكاني را كه براي استقرار و اسكان برميگزيند، مقدس و سحرآميز كند. (12)
8. بسترسازي براي ايجاد تحول روحي:
فيلم و برنامههاي نمايشي در صورت بهرهگيري از جاذبههاي معنوي و عرفاني، پردازشهاي رسانهاي مناسب و پخش در اوقات ويژه، قدرت زيادي براي ايجاد تكانههاي رواني مثبت و زمينهسازي براي تحول روحي در افراد دارند. به بيان ترنز، فيلم و ساير رسانهها افراد را وارد مرحله آستانهاي ميكنند كه طي آناززندگيروزمرّه خودفاصلهگرفته و براي تحول آمادگي مي يابند. اين امر موجب ميشود تا مراسم عبادي در جامعه نهنقشمحافظهكارانه،كه نقش خلّاق ايفا كنند. (13)
9. تسهيل اطلاع يابي از اديان گوناگون:
رسانه هاي جهان گستر، زمينه مناسبي براي پراكنش محتواي تعاليم اديان گوناگون و نحوه فعاليت و تبليغ آنها فراهم ميسازند. اين اطلاعات، افق ديد پيروان يك دين نسبت به وضعيت ساير اديان را بسط داده و بالطبع در افزايش واقعبيني آنها از يكديگر و كاهش پيشداوريهاي تعصبآلود مؤثر خواهد بود. اين موضوع بالقوّه ميتواند به گسترش و تقويت زمينههاي همكاري يا احيانا تشديد تعارضات محتمل منجر شود. شكلگيري جنبشهاي ديني جديد محصول مشترك و ناخواسته اين نوع تعاملات ارزيابي شده است. به بيان برخي نويسندگان، يكي از آثار عصر اطلاعات، آسانتر شدن دستيابي به اطلاعاتي درباره تعاليم، آموزهها و فعاليتهاي ساير مذاهب است. حتي كساني كه از تربيت تخصصي برخوردار نيستند، ميتوانند به آساني به چنين اطلاعاتي دسترسي پيدا كنند. (14)
حال که با رسانه و رسانه دینی و کارکردهای آن اشنا شدیم بیاد بدانیم حوزه به عنوان مرکز تبلیغ دین و مهمترین مبلغ اسلام باید از این وسیله قدرتمند به بهترین نحو استفاده کرده و رسالت خویش که رساندن پیام الهی به مردم است را انجام دهد.
فلسفه انزال کتب و ارسال رسولان آسمانی و اساساً طرح مسأله دین، وسیله ی است جهت رساندن پیام الهی به بشر. اصولاً رسول به همراه پیام است و کار ویژه رسول ابلاغ رسالت آسمانی است. «ما علی الرسول الّا البلاغ » و سفیران الهی در راه ابلاغ پیام، انواع مصائب و مشکلات را به جان خریده اند و حتی بهترین هستی شان، یعنی ، جانشان را در این راه با خدا معامله کرده اند. و پس از آنان ، جانشینان و اوصیای آنان نقش پیام رسانی را بر عهده گرفته اند. و در عصر غیبت کبری، عالمان دین که وارثان پیامبران مطرح شده اند، موظف به پیمودن این مسیر پر پیچ و خم هستند.
وظیفه عالمان دین و فارغ التحصیلان حوزه های علمیه تبلیغ و پیام رسانی و بر قراری ارتباط خلق با خالق است. باید توجه کنیم که، پیام رسانی منحصر به ذکر سخنرانی و ایراد خطبه نیست، بلکه باید از شیوه های گوناگون از قبیل سخنرانی، عمل بدانسته ها، مداحی، شعر، کرسی تدریس و نویسندگی و تدوین مقاله ، کتاب، استفاده از هنر و فیلم و ابزارهای روز همانند اینترنت،وبلاگ نویسی و ... جهت انتقال پیام الهی بهره جست. لذا عالمان دین و مبلغان اسلامی باید از حضور در رسانه همانند، صدا و سیما، نگارش مقاله، تدوین کتاب و غیره نیز استقبال کنند و پیام آسمانی را در حدّ بسیار روان و ساده به مخاطبان القاء نمایند.
مقام معظم رهبری در دیدار طلاب، فضلا و مسئولان ردههای مختلف حوزه علمیه(15)، دو نکته بسیار مهم و کلیدی را به عنوان رمز بقا و پویایی این نهاد سرنوشت ساز مطرح کردند: اول، ضرورت دور اندیشی دوم، ضرورت تحول. یکی از اساسی ترین گامها در این جهت، نگاهی دور اندیشانه و تحول گرا در زمینه تبلیغ و طراحی نظام جامع ارتباطی و تبلیغی پویا و متناسب با چشم انداز آینده رسانه هاست. آیندهای که بر اساس واقعیات موجود و تحلیل دقیق مقام معظم رهبری، به شدّت عرصههای تبلیغی را در داخل و خارج از کشور، بر ما تنگتر و لزوم حضور حوزههای علمیه را صد چندان میکند.
حوزه علمیه، موقعیت و نقش رسانهای نیز پیدا میکند و همچنان که در تبلیغ سنتی دین مسئول است، در تبلیغ رسانهای و تعامل با رسانه ملی هم مسئولیت دارد؛ زیرا «صدا و سیما مسئولیت آموزش عمومی و ارشاد فرهنگی [و] سیاسی و تبیین مبانی اسلام و مقابله با توطئههای تبلیغاتی دشمن را با بهرهگیری از هنر اصیل و سالم بر عهده دارد.» (16) .«رادیو و تلویزیون، اصلاً برای ساختن باب اسلام و انقلاب است و غیر این نیست. هیچ هدفی فراتر و بالاتر از این هدف وجود ندارد. ما میخواهیم روی مخاطب خودمان اثر بگذاریم.» (17)
در مقدمه قانون اساسی آمده است: «رسانههای ارتباط جمعی، رادیو و تلویزیون باید در جهت تکامل انقلاب اسلامی، در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامی قرار گیرند و در این زمینه از برخورد سالم با اندیشههای متفاوت بهره جویند و از اشاعه و ترویج خصلتهای تخریبی و ضد اسلامی جداً پرهیز کنند.» (18)
تبلیغ دینی در ایران، به ویژه تا قبل از انقلاب، عمدتاً مبتنی بر ارتباطات سنتی بوده است که به دلیل جوّ حاکم بر کشور و تنگناهای سیاسی، امکان بهرهگیری از رسانههای نوین وجود نداشته است؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «برای نخستین بار در طول تاریخ ایران پس از اسلام، مقتضیاتی پدید آمده تا به دور از موانع و تجربیات واگرایانه گذشته، آرزوی همگرایی و معاضدت همسوی رسانههای سنتی و وسایل ارتباط جمعی در جهت مقاصد عالیه اسلام تحقق یابد. دستیابی به این مهم، در گرو شناخت مبانی حاکم بر این سیستم ارتباطی و اصولی است که در درون این سیستم، زمینه همکاری دینی رسانهها را فراهم میسازد.» (19)
برای آنکه تصویر روشنی از وضعیت موجود و ترسیمی بهتر از شرایط مطلوب در این زمینه داشته باشیم، به برخی از فرصتها، تهدیدها، قوتها و ضعفهای حوزه علمیه اشاره میکنیم. با توجه به موقعیتها و نقشهای حوزه علمیه که خود فرصتی ارزشمند برای تبلیغ رسانهای دین است، موارد ذیل را میتوان به عنوان فرصتهای موجود ذکر کرد:
1. ویژگیهای دین مبین اسلام، به ویژه غنای فرهنگی و مطابقت آن با فطرت انسان؛
2. موقعیت انقلاب اسلامی و ظرفیتهای آن، که در دنیای امروز امیدی برای همه مسلمانان است؛
3. وابستگی و اعتماد مردم به رسانه ملی و نقش آن در تحولات دینی، سیاسی، فرهنگی و...؛
4. موجود بودن زمینههای مناسب در دین، برای ترویج ارزشهای الهی؛
5. نیروهای مستعد و با انگیزه برای حضور در عرصههای مختلف تبلیغ رسانهای دین.
مهمترین تهدیدی که در این زمینه وجود دارد، غفلت از چشم انداز آینده رسانههای نوین است که میتواند حتی فرصتهای فوق را از ما بگیرد و یا به تهدید تبدیل کند. رشد قارچ گونه رسانههای فارسی زبان رقیب، گوشهای از تلاش دشمن برای تنگ کردن فضای تبلیغی، و حذف ما از عرصه رسانههای تأثیرگذار است.
با اینکه رسانههای نوین مقولهای دینیاند، متأسّفانه در حوزه علمیه به کلّی مورد غفلت قرار گرفتهاند. تا جایی که حتی درباره رسانه ملی نیز در سطوح مختلف سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرایی، به صورت جدّی اقدامی صورت نگرفته است و جز برخی حرکتهای محدود، ناهماهنگ و بدون نظارت، کاری در جهت تعامل هدفمند و متناسب با موقعیت رسانهها در دنیای امروز صورت نمیگیرد. خطر آنجاست که برخی از افراد، متأثّر از فضای ارتباط و تبلیغ سنّتی، تصور میکنند که میشود با پرهیز از رسانهها، آنها را محدود و یا حذف کرد؛ به همین دلیل، حتی گاهی از بردن نام آنها و یا تأسیس واحدی برای آشنایی و پیگیری امور مربوط به آنها پرهیز میکنند.
«مسئله این است که آیا روال جاری و موجود حوزههای علمیه، برای پاسخ دادن به این نیازها کافی است؟ جواب این است که کافی نیست. پس باید از چار چوب و استخوان بندی قوی حوزه علمیه و امکانات فراوان فکری و معنوی که در حوزههای علمیه وجود دارد [استفاده نمود] تا برای فراهم کردن پاسخهای این پرسشهای فراوان، انسانهایی ساخته شوند که بتوانند به سرچشمههای جوشان معارف و احکام دست یابند و نیازها و خلأها را پر کنند.» (20)
برخی از خلأها، آسیبها و نقاط ضعف حوره علمیه برای تعامل حداکثری با رسانههای نوین عبارت اند از:
- «از جمله چیزهایی که حوزه بدان نیاز دارد، یک نظام تعلیم و تربیت است تا در آن، وقتها به هدر نرود» (21)؛
- «امروز در جامعه ما، آن کسانی که بتوانند با زبانهای زنده دنیا صحبت کنند و معارف الهی و پیشرفتهای فکری و فرهنگ اسلامی را برسانند، خیلی کم هستند و این خلأ باید به گونهای پر شود» ؛
- خلأ نظریهپردازی اسلامی درباره ارتباطات و رسانه، بر مبنای آموزههای قرآن و عترت؛
- ضعف نیروی انسانی و عدم آموزش کارآمد. «خوب بود صدها نویسنده اسلامی و... تربیت میکردیم که نکردیم. این یکی از کارهای حوزه است»؛(22)
- عدم سیاستگذاری و برنامه ریزی متناسب، همراه با تحولات جهانی در زمینه ارتباطات و رسانهها؛
- عدم دانش، بینش و نگرش دقیق و واقع بینانه درباره کارکردها، کجرویها و توانمندیهای رسانهها؛
- غفلت از وظیفهای که در مقابل رسانهها، به ویژه رسانه ملی دارد؛
- ناهماهنگی تحولات حوزه با رخدادها و نیازهای دنیای امروز؛
- نبود کتاب یا بحث مستقل فقهی در زمینه تبلیغات و ارتباطات سنتی و نوین.
پیشنهاداتی برای استفاده بهتر و بیشتر حوزه از رسانه
- برگزاری دوره های آشنایی با انواع رسانه و رسانه شناسی
- برگزاری جشنواره های رسانه ای در میان طلاب
- برگزاری نقد فیلم و برنامه های تلویزیون
- آشنایی طلاب با اینترنت و فضای مجازی
- آشنایی با خبر و انواع آن
- شناخت مطبوعات
- برگزاری جلسات نقد مطبوعات و اخبار
- 1- تانکارد، جیمز و سورین، ورنر؛ نظریه های ارتباطات، علیرضا دهقان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1386، چاپ سوم، ص450 و 451.
- 2- دادگران، محمد؛ ص109.
- 3- معتمدنژاد، کاظم؛ وسایل ارتباط جمعی، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، 1385، چاپ پنجم، جلد اول ص5 و دادگران محمد، ص109 و 110.
- 4. دادگران، محمد؛ ص126.
- 5.ساروخانی، باقر؛ ص87 و 88.
- 6.آشنا، حسام الدین، مقاله مخاطب شناسی رسانه، نشریه پژوهش و سنجش، 1380، شماره26، ص19-20 و ساروخانی، باقر؛ ص88.
- 7. کریمی، سعید؛ رسانه ها و راه های تقویت مشارکت مردم در صحنه های سیاسی و اجتماعی، قم، بوستان کتاب، 1382، چاپ اول، ص122 و 124.
- 8.همان، ص 170.
- 8. استوارت ام هوور، مخاطبان و رسانهاى كردن دين، در: دين و رسانه، ص 461.
- 9.مجيد محمدى، دين و ارتباطات، ص 129.
- 10.مهرى بهار، تلويزيون، ابژههاى دينى و سكولاريسم در: دين و رسانه مجموعه مقالات، 1386، ص 91.
- 11. جيزس مارتين باربرو، رسانههاى گروهى به مثابه جايگاه مقدسسازى دوباره فرهنگهاى معاصر در: بازانديشى درباره رسانه، دين و فرهنگ، 1385، ص 152.
- 12. لين اسكافيلد كلارك و استوارت ام هوور، فصل مشترك رسانه، فرهنگ و دين، در: بازانديشى درباره رسانه، دين و فرهنگ، 1385، ص 40.
- 13.عبدالرضا شاهمحمّدى، «عصر ارتباطات و اطلاعات جهانىشدن دين»، پژوهش و سنجش 35، ص 144.
- 14. این دیدار در تاریخ 9 / 9 / 1386 صورت پذیرفت.
- 15. 4. فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 417.
-
- 16. همان
- 18. ر.ک: اصل 175 قانون اساسی.
- 19. ر.ک: دین و رسانه (مقالات همایش دین و رسانه)، ناصر باهنر، سیاستگذاری رسانههای دینی در ایران، دفتر پژوهشهای رادیو، ص 86.
- 20. فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 269.
- 21. همان
- 22. همان
- 23. حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری، ج 1، ص 142.
با توجه به گستردگی و شیوع رسانه در جوامع بشری و تأثیر گذاری بسیار آن بر مخاطب و با توجه به رسالت مهم حوزه های علمیه و روحانیت در ترویج دین و و در نتیجه استفاده بهتر از ابزار تبلیغی، می توان به رابطه سودمند و مفید رسانه و حوزه پی برد.
در این مقالات سعی شده است اهمیت رسانه دینی و نقش حوزه و حوزویان در این باره بیان گردد.
تعریف رسانه
"رسانه" وسیله ای است برای نقل و انتقال اطلاعات، ایده ها و افکار افراد یا جامعه؛
رسانه یک واسطه عینی و عملی در فرآیند برقراری ارتباط است. و دو نوع کارکرد آشکار و نهان برای آن وجود دارد که کارکرد آشکار آن یعنی اینکه رسانه محل برخورد پیام و گیرنده پیام است. اما کارکرد پنهان رسانه یعنی برقرار کننده جریان ارتباط و پیام رسانی.
انواع رسانه
با توجه به گسترش روزافزون فناوری در دنیا، تعدد رسانه ها مداوما رو به گسترش است که در دسته بندی و گروههای گوناگونی قرار می گیرند که از جمله می توان به گروههای زیر اشاره کرد:
1- رسانه های نوشتاری مانند مطبوعات، کتاب و مجلات.
2- رسانه های شنیداری مانند مانند رادیو.
3- رسانه های دیداری مانند تلویزیون، سینما، اینترنت.
4- رسانه های ابزاری مانند مانند اعلامیه، بروشور، تابلوی اعلانات، کاتالوگ، پوستر، تراکت، پلاکارد، آرم، لوگو، فیلم های تبلیغی، فیلم کوتاه و بلند، سخنرانی، همایش و تئاتر.
5- رسانه های نهادی یا گروهی همچون روابط عمومی ها، شرکت های انتشاراتی، بنیادهای سینمایی.
6- رسانه های فرانهادی همچون خبرگزاری ها، دفاتر روابط بین الملل، کارتل ها، بنگاه های سخن پراکنی و تراست های خبری، شرکت های چند ملیتی سازه، فیلم های سینمایی، شبکه های ماهواره ای.
کارکردهای رسانه
ابتدا باید کارکردهای رسانه به طور کامل دانسته شود تا بتوان این ابزار مهم را شناخت و اهمیت ویژه آن را برای دین دانست؛
برای رسانه ها کاکرد های متفاوت و گوناگونی بیان شده است که به اختصار به بعض آن ها اشاره می کنیم؛
الف) کارکرد نظارتی؛
یکی از مهمترین کارکردهای رسانه خبری، نظارت بر محیط است. کارکرد نظارت و حراست از محیط، شامل رساندن اخبار توسط رسانه ها می شود؛ که برای اقتصاد و جامعه ضروری است. مانند گزارش اوضاع سهام، ترافیک و شرایط آب و هوایی. (1)
ب) کارکرد آموزشی یا انتقال فرهنگ؛
آموزش براساس تعریفی که سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) بیان داشته، عبارت است از: «تمام کنش ها و اثرات، راه ها و روش هایی که برای رشد و تکامل توانایی مغزی و معرفتی و هم چنین مهارت ها، نگرش ها و رفتار انسان به کار می روند. البته به طریقی که شخصیت انسان را تا ممکن ترین حد آن، تعالی بخشند.» (2)
در این میان رسانه های ارتباطی خواه برای این کار برنامه ریزی شده باشند و خواه نشده باشند، آموزش دهنده اند. رسانه ها فراهم آورنده دانش و شکل دهنده ارزش هایند و مردم همواره از آن ها تأثیر می پذیرند و می آموزند. اهمیت وظیفه آموزشی وسایل ارتباطی در جوامع معاصر، به حدی است که بعضی از جامعه شناسان برای مطبوعات و رادیو و تلویزیون و سینما نقش "آموزش موازی" یا "آموزش دائمی" قائل هستند. جامعه شناسان معتقدند که وسایل ارتباطی با پخش اطلاعات و معلومات جدید، به موازات کوشش معلمان و اساتید، وظیفه آموزشی انجام داده و دانستنی های عملی، فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان و دانشجویان را تکمیل می کنند. (3)
ج) کارکرد سرگرم سازی و پرکردن اوقات فراغت؛
وسایل ارتباط جمعی به عنوان مهمترین ابزار تفریحی و سرگرمی افراد به شمار می رونند؛ که با پخش و انتشار برنامه های سرگرم کننده بر الگوی رفتار اوقات فراغت انسانی اثراتی تعیین کننده دارند و از این طریق است که فرد از تنهایی و زندگی سخت روز مره اش رهایی می یابد و با محیط بیرونی تماس برقرار می کند(4).
هـ) کارکرد همگن سازی:
وسایل ارتباط جمعی، موجب نزدیکی سلیقه ها، خواست ها و انتظارات تمامی ساکنان یک جامعه شده و جوامع را از عصر محدوده های جدا خارج می گردانند. ورود وسایل ارتباط جمعی به جامعه، خرده فرهنگ ها و فرهنگ های خاص و مجزا را ناپدید کرده و به نوعی تشابه میان تمامی ساکنان یک جامعه به وجود می آورد و مردم آن جامعه، از سبک زندگی و علایق و خواسته هایی که رسانه های جمعی ارائه می دهند، پیروی می کنند. (5) براساس جامعه شناسی ارتباطات، مخاطبان، توده های عظیمی از انسان های پراکنده با ویژگی های ناشناخته هستند؛ که هیچ گونه پیوندی باهم نداشته و وجه مشترک آن ها همان اثری است که از رسانه می گیرند. در واقع این رسانه ها هستند که عامل پیوند دهنده انسان ها با یکدیگر بوده و به آن ها هویت جمعی می بخشند. بر این مبنا، کارکرد اصلی وسایل ارتباط جمعی، همان مخاطب قراردادن توده ها و نه گروه های خاص است. به بیان "ژان کازنو"، رسانه ها به توده سازی می پردازند. (6)
و) کارکرد راهنمایی و رهبری؛
نقش رهبری کننده وسایل ارتباطی و اثر آن ها در بیداری و ارشاد افکار عمومی، امری واضح بوده و روز به روز بر اهمیت آن افزوده می شود، در نظام های دموکراسی، وسایل ارتباط جمعی می توانند در راه گسترش ارتباط میان رهبری کنندگان و رهبری شوندگان، خدمات مهمی را انجام داده و به عنوان آیینه تمام نمای افکار عمومی در جلب همکاری مردم و شرکت دادن آن ها در امور اجتماعی، تأثیر فراوانی به جای بگذارند. البته رسانه های گروهی با انگیزه سازی در مخاطب، می توانند ایجاد مشارکت اجتماعی که از عمده ترین نقش های رسانه هاست، را به دنبال داشته باشند. این مهم، یعنی انگیزه سازی برای مشارکت، نیازمند شناخت درست از نیازهای مخاطبان است. توجه به فرهنگ های محلّی مناطق گوناگون یک کشور نیز در انگیزه سازی حائز اهمیت است. (7)
ز) کارکرد بحران زدایی؛
رسانه های گروهی می توانند در عرصه مقابله با بحران های اجتماعی، به ایفای نقش بپردازند و در کاهش بحران های مختلفی مانند بحران هویت یا حوادث تهدیدکننده ثبات اجتماعی، کارکرد مؤثری داشته باشند. (8)
ح) کارکرد آگاه سازی؛
هرچند این وظیفه با مقوله آموزش از طرفی و مقوله خبررسانی جمعی از طرف دیگر، تداخل دارد، اما رسانه ها باید علاوه بر انتقال اخبار و اطلاعات، به تحلیل درست اخبار و تشریح آنان نیز بپردازند. تحلیل عِلّی پدیده های خبری و آگاه سازی انسان ها از این علل، موجب تغییر در جهان بینی انسان ها می شود. به همین سیاق وسایل ارتباط جمعی بایستی موجبات آگاهی انسان ها از کالاهای مورد نیاز را فراهم سازند. این وظیفه، یعنی آگاه سازی، از آن رو از تبلیغ متمایز است که در آن، هیچ کوششی برای خرید کالایی خاص وجود ندارد، همان گونه که هیچ کوششی نیز برای ایجاد گرایش به سوی دیدگاه خاص وجود ندارد.
ط) اعطای پایگاه اجتماعی؛ این وسایل با دادن معروفیّت به اشخاص و گروه ها به آشکار کردن یا ارتقای پایگاه های آنان می پردازند.
ی) حمایت از هنجارهای اجتماعی؛ (وظیفه اخلاقی)
ک) انتقال میراث های فرهنگی و اجتماعی از نسلی به نسل دیگر؛
ل) نقش و کارکرد بیان عقاید؛
م) ایجاد همبستگی میان اجزای جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی؛
ن) کارکرد تبلیغی.
دین و رسانه
دين به عنوان مجموعه اي از معارف قدسي و آموزههاي متنازل اصالتا از سنخ پيام بوده و همواره به صورت كتبي، زباني، و رفتاري در اشكال گوناگون و در چرخه هاي ارتباطي به صورت هاي عمودي و افقي توزيع و مبادله شده است.
چگونگي ارتباط دين و رسانه
همه رسانه ها به تناسب ظرفيت، نوع كاربري، جايگاه اجتماعي و وظايف كاركردي ميتوانند دين را در نيل به اهداف موردنظر و ايفاي نقشهاي مورد انتظار مساعدت كنند. عنوان فوق بيشتر اشاره به نقش واسط رسانه در ابلاغ پيام به عنوان تلقّي غالب از فعاليت رسانه دارد.
شكي نيست كه رسانه ها ميانجي دين ميشوند. رسانه ها روش منحصر به فردي هستند كه هر فرد، گروه يا نهاد امروزي ميتواند [به وسيله آن] مسير خود را در درون قلمرو عمومي گفتمان سياسي، فرهنگي يا اجتماعي بيابد. (9)
مهمترين موارد اين بهره گيري عبارتند از:
1. بسط نفوذ دين:
رسانه مي تواند دين را در تلاش براي جلب و جذب مخاطبان جديد، تعميق باورهاي مؤمنان، بسط قلمرو و نفوذ به عرصه ها و ساحت هاي گوناگون حيات فردي و اجتماعي كمك كند. رسانه همچنين، ورود دين به عرصه هايي همچون امور تجاري و تبليغي كه در ظاهر تمايل چنداني به ورود بدان ندارد، تسهيل ميكند.
2. تبليغ هرچه بيشتر دين:
اشتهاي دين داران براي تبليغ آموزه هاي مذهبي خويش و عرضه آن به سايرين، به ويژه در چرخه رقابت ميان اديان براي ورود به قلمرو استحفاظي يكديگر، معمولاً آنچنان زياد است كه در ترغيب ايشان به استفاده هر چه بيشتر و بهتر از آخرين فناوريهاي ارتباطي و اطلاعاتي كمترين ترديدي باقي نميگذارد. به بيان برخي نويسندگان، دينداران از سالهاي پاياني دهه 1990 به داد و ستد اطلاعات مذهبي بر روي بزرگراههاي اطلاعاتي پرداختهاند. عموم مذاهب و فرق و آيينهاي معنوي روي شبكه جهاني چندين مركز اطلاعاتي دارند. هزاران فرد يا مؤسسه كه ميان آنها معابد متروك نيز هست، به نوعي به آموزشهاي معنوي از طريق رايانه مشغولند. قرار گرفتن متون اسلامي در اين شبكه ها، نمايانگر تمايل دينداران به استفاده از هر نوع ابزار رسانهاي است. (10)
3. تبليغ دين با قرائت هاي متكثر:
دست يابي گسترده دين مداران و علاقه مندان به تبليغ دين به رسانه هاي گوناگون داراي قابليت ها و ظرفيت هاي متنوع، امكانات وسيع و روزافزوني را براي پراكنش پيام دين با قرائت ها و روايت هاي گوناگون اعم از رسمي و غيررسمي متناسب با نياز و تقاضاي مخاطبان و اقتضائات محيط فراهم ساخته است. برخي رسانه ها همچون اينترنت، به تريبوني همگاني براي مبلغان و سخنگويان مختلف تبديل شده و هر كس با توجه به علايق حرفه اي و تشخيص خويش از اين ظرفيت عظيم براي تبليغ انديشه ها و برداشت هاي ديني خود در شمارگان وسيع و به صورتي كنترل ناپذير استفاده ميكند. ازاينرو، دست يابي آسان، امكان بهرهگيري همگاني و تنوع قابليت هاي رسانه اي، زمينه پويايي براي رواج فهم ها، قرائت ها، تفسيرها و الگوهاي فكري گوناگون و متكثر از آموزه ها و تعاليم دين فراهم ساخته است.
4. بازتوليد پيام هاي دين در قالب هاي جديد:
از نگاه برخي، رسانه را بايد به عنوان يك فضاي جديد يعني جايگاه و مكاني ويژه كه خلق يك متن جديد ديني را در خود مي پروراند، ملاحظه كرد؛ جايگاهي مسلما متفاوت و گاه نوين كه نمادهاي جديد تقدس را با ظرفيت ها و معاني جديد ميآفريند. اين فضا، سبك هاي جديدي را براي ارائه و نمايش آن تعريف مينمايد. (11) در واقع، كار رسانه، ايجاد و خلق يك متن جديد در فضاي جديد است.
5. تقويت روح جمعي:
رسانه هاي فراملّي و فرامنطقهاي همچون ماهواره ها و اينترنت ميتوانند وجدان جمعي و احساس تعلّق مشترك مؤمنان ساكن در مناطق گوناگون و پراكنده در گوشه و كنار جهان را تقويت كرده و به بازيابي هويت ديني آنها فراسوي هويت هاي متنوع ديگر كمك كنند. وحدت و پيوستگي آنها بر پايه اصول مذهبي مشترك را به رغم فاصله هاي مرئي و نامرئي تشديد كنند و امكان تأثيرگذاري آن ها بر فرايند هاي موجود جامعه جهاني را افزايش دهند.
6. ايجاد زمينه براي احساسات و تجربه ديني:
تجربه ديني نوعي احساس و دريافت شهودي است كه تحت تأثير ارتباط و جذب مستمر پيامهاي قدسي، تجربه حضور در مكان ها و زمان هاي خاص و مشاركت فعال در انجام اعمال عبادي و معنوي براي مؤمنان حاصل ميشود. نمايشهاي معنوي تلويزيوني در ايجاد و تشديد همنوايي و همدلي مخاطب نقش محوري دارند. مخاطب گاه در صورت وجود فضاي روحي مناسب و عطف توجه عميق پا به پاي مراسم عزاداري در حال پخش ميگريد، سينه مي زند، احساس همرأيي و حضور در جمع همكيشان معتقد خود را از طريق تماشاي برنامه درك ميكند و از مشاركت با واسطه خويش احساس خرسندي، آرامش و كسب ثواب مي كند. به بيان ديگر، مخاطبان مجازي در صورت همنوايي و همدلي، بخشي از احساس و حظ معنوي ناشي از تجربه ادراك بيواسطه زمان و مكان قدسي و نماد هاي مذهبي و مشاركت هاي آييني را از خلال تماشاي برنامه از آن خود خواهند ساخت. در مواردي نيز پخش رسانه اي يك برنامه آييني به دليل كنترل اختلال هاي محيطي و افزايش آرايههاي زيباشناختي در مقايسه با واقعيت، تأثير عميق تري بر روح مخاطب بر جاي ميگذارد و امكان بيشتري براي برقراري ارتباط همدلانه با صحنه فراهم ميسازد.
7. بازيابي و خلق نمادهاي مقدس:
از جمله اقدامات رسانه ها، خلق نمادهاي مقدس و بسط تقدس به اشيا و پديدههاي عادي است. به بيان برخي محققان:
فلان قطعه از زمين، روستاي زادگاه و معبد و كليساي مقدس، قدرت افسونگري خود را از دست دادهاند. در عوض، اين رسانههاي گروهي هستند كه به خلق نمادهاي مقدس ميپردازند و قبيله كوچنشين جوانان با اين توتمها احساس هويت ميكند و ميآموزد كه چگونه هر مكاني را كه براي استقرار و اسكان برميگزيند، مقدس و سحرآميز كند. (12)
8. بسترسازي براي ايجاد تحول روحي:
فيلم و برنامههاي نمايشي در صورت بهرهگيري از جاذبههاي معنوي و عرفاني، پردازشهاي رسانهاي مناسب و پخش در اوقات ويژه، قدرت زيادي براي ايجاد تكانههاي رواني مثبت و زمينهسازي براي تحول روحي در افراد دارند. به بيان ترنز، فيلم و ساير رسانهها افراد را وارد مرحله آستانهاي ميكنند كه طي آناززندگيروزمرّه خودفاصلهگرفته و براي تحول آمادگي مي يابند. اين امر موجب ميشود تا مراسم عبادي در جامعه نهنقشمحافظهكارانه،كه نقش خلّاق ايفا كنند. (13)
9. تسهيل اطلاع يابي از اديان گوناگون:
رسانه هاي جهان گستر، زمينه مناسبي براي پراكنش محتواي تعاليم اديان گوناگون و نحوه فعاليت و تبليغ آنها فراهم ميسازند. اين اطلاعات، افق ديد پيروان يك دين نسبت به وضعيت ساير اديان را بسط داده و بالطبع در افزايش واقعبيني آنها از يكديگر و كاهش پيشداوريهاي تعصبآلود مؤثر خواهد بود. اين موضوع بالقوّه ميتواند به گسترش و تقويت زمينههاي همكاري يا احيانا تشديد تعارضات محتمل منجر شود. شكلگيري جنبشهاي ديني جديد محصول مشترك و ناخواسته اين نوع تعاملات ارزيابي شده است. به بيان برخي نويسندگان، يكي از آثار عصر اطلاعات، آسانتر شدن دستيابي به اطلاعاتي درباره تعاليم، آموزهها و فعاليتهاي ساير مذاهب است. حتي كساني كه از تربيت تخصصي برخوردار نيستند، ميتوانند به آساني به چنين اطلاعاتي دسترسي پيدا كنند. (14)
حال که با رسانه و رسانه دینی و کارکردهای آن اشنا شدیم بیاد بدانیم حوزه به عنوان مرکز تبلیغ دین و مهمترین مبلغ اسلام باید از این وسیله قدرتمند به بهترین نحو استفاده کرده و رسالت خویش که رساندن پیام الهی به مردم است را انجام دهد.
فلسفه انزال کتب و ارسال رسولان آسمانی و اساساً طرح مسأله دین، وسیله ی است جهت رساندن پیام الهی به بشر. اصولاً رسول به همراه پیام است و کار ویژه رسول ابلاغ رسالت آسمانی است. «ما علی الرسول الّا البلاغ » و سفیران الهی در راه ابلاغ پیام، انواع مصائب و مشکلات را به جان خریده اند و حتی بهترین هستی شان، یعنی ، جانشان را در این راه با خدا معامله کرده اند. و پس از آنان ، جانشینان و اوصیای آنان نقش پیام رسانی را بر عهده گرفته اند. و در عصر غیبت کبری، عالمان دین که وارثان پیامبران مطرح شده اند، موظف به پیمودن این مسیر پر پیچ و خم هستند.
وظیفه عالمان دین و فارغ التحصیلان حوزه های علمیه تبلیغ و پیام رسانی و بر قراری ارتباط خلق با خالق است. باید توجه کنیم که، پیام رسانی منحصر به ذکر سخنرانی و ایراد خطبه نیست، بلکه باید از شیوه های گوناگون از قبیل سخنرانی، عمل بدانسته ها، مداحی، شعر، کرسی تدریس و نویسندگی و تدوین مقاله ، کتاب، استفاده از هنر و فیلم و ابزارهای روز همانند اینترنت،وبلاگ نویسی و ... جهت انتقال پیام الهی بهره جست. لذا عالمان دین و مبلغان اسلامی باید از حضور در رسانه همانند، صدا و سیما، نگارش مقاله، تدوین کتاب و غیره نیز استقبال کنند و پیام آسمانی را در حدّ بسیار روان و ساده به مخاطبان القاء نمایند.
مقام معظم رهبری در دیدار طلاب، فضلا و مسئولان ردههای مختلف حوزه علمیه(15)، دو نکته بسیار مهم و کلیدی را به عنوان رمز بقا و پویایی این نهاد سرنوشت ساز مطرح کردند: اول، ضرورت دور اندیشی دوم، ضرورت تحول. یکی از اساسی ترین گامها در این جهت، نگاهی دور اندیشانه و تحول گرا در زمینه تبلیغ و طراحی نظام جامع ارتباطی و تبلیغی پویا و متناسب با چشم انداز آینده رسانه هاست. آیندهای که بر اساس واقعیات موجود و تحلیل دقیق مقام معظم رهبری، به شدّت عرصههای تبلیغی را در داخل و خارج از کشور، بر ما تنگتر و لزوم حضور حوزههای علمیه را صد چندان میکند.
حوزه علمیه، موقعیت و نقش رسانهای نیز پیدا میکند و همچنان که در تبلیغ سنتی دین مسئول است، در تبلیغ رسانهای و تعامل با رسانه ملی هم مسئولیت دارد؛ زیرا «صدا و سیما مسئولیت آموزش عمومی و ارشاد فرهنگی [و] سیاسی و تبیین مبانی اسلام و مقابله با توطئههای تبلیغاتی دشمن را با بهرهگیری از هنر اصیل و سالم بر عهده دارد.» (16) .«رادیو و تلویزیون، اصلاً برای ساختن باب اسلام و انقلاب است و غیر این نیست. هیچ هدفی فراتر و بالاتر از این هدف وجود ندارد. ما میخواهیم روی مخاطب خودمان اثر بگذاریم.» (17)
در مقدمه قانون اساسی آمده است: «رسانههای ارتباط جمعی، رادیو و تلویزیون باید در جهت تکامل انقلاب اسلامی، در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامی قرار گیرند و در این زمینه از برخورد سالم با اندیشههای متفاوت بهره جویند و از اشاعه و ترویج خصلتهای تخریبی و ضد اسلامی جداً پرهیز کنند.» (18)
تبلیغ دینی در ایران، به ویژه تا قبل از انقلاب، عمدتاً مبتنی بر ارتباطات سنتی بوده است که به دلیل جوّ حاکم بر کشور و تنگناهای سیاسی، امکان بهرهگیری از رسانههای نوین وجود نداشته است؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «برای نخستین بار در طول تاریخ ایران پس از اسلام، مقتضیاتی پدید آمده تا به دور از موانع و تجربیات واگرایانه گذشته، آرزوی همگرایی و معاضدت همسوی رسانههای سنتی و وسایل ارتباط جمعی در جهت مقاصد عالیه اسلام تحقق یابد. دستیابی به این مهم، در گرو شناخت مبانی حاکم بر این سیستم ارتباطی و اصولی است که در درون این سیستم، زمینه همکاری دینی رسانهها را فراهم میسازد.» (19)
برای آنکه تصویر روشنی از وضعیت موجود و ترسیمی بهتر از شرایط مطلوب در این زمینه داشته باشیم، به برخی از فرصتها، تهدیدها، قوتها و ضعفهای حوزه علمیه اشاره میکنیم. با توجه به موقعیتها و نقشهای حوزه علمیه که خود فرصتی ارزشمند برای تبلیغ رسانهای دین است، موارد ذیل را میتوان به عنوان فرصتهای موجود ذکر کرد:
1. ویژگیهای دین مبین اسلام، به ویژه غنای فرهنگی و مطابقت آن با فطرت انسان؛
2. موقعیت انقلاب اسلامی و ظرفیتهای آن، که در دنیای امروز امیدی برای همه مسلمانان است؛
3. وابستگی و اعتماد مردم به رسانه ملی و نقش آن در تحولات دینی، سیاسی، فرهنگی و...؛
4. موجود بودن زمینههای مناسب در دین، برای ترویج ارزشهای الهی؛
5. نیروهای مستعد و با انگیزه برای حضور در عرصههای مختلف تبلیغ رسانهای دین.
مهمترین تهدیدی که در این زمینه وجود دارد، غفلت از چشم انداز آینده رسانههای نوین است که میتواند حتی فرصتهای فوق را از ما بگیرد و یا به تهدید تبدیل کند. رشد قارچ گونه رسانههای فارسی زبان رقیب، گوشهای از تلاش دشمن برای تنگ کردن فضای تبلیغی، و حذف ما از عرصه رسانههای تأثیرگذار است.
با اینکه رسانههای نوین مقولهای دینیاند، متأسّفانه در حوزه علمیه به کلّی مورد غفلت قرار گرفتهاند. تا جایی که حتی درباره رسانه ملی نیز در سطوح مختلف سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرایی، به صورت جدّی اقدامی صورت نگرفته است و جز برخی حرکتهای محدود، ناهماهنگ و بدون نظارت، کاری در جهت تعامل هدفمند و متناسب با موقعیت رسانهها در دنیای امروز صورت نمیگیرد. خطر آنجاست که برخی از افراد، متأثّر از فضای ارتباط و تبلیغ سنّتی، تصور میکنند که میشود با پرهیز از رسانهها، آنها را محدود و یا حذف کرد؛ به همین دلیل، حتی گاهی از بردن نام آنها و یا تأسیس واحدی برای آشنایی و پیگیری امور مربوط به آنها پرهیز میکنند.
«مسئله این است که آیا روال جاری و موجود حوزههای علمیه، برای پاسخ دادن به این نیازها کافی است؟ جواب این است که کافی نیست. پس باید از چار چوب و استخوان بندی قوی حوزه علمیه و امکانات فراوان فکری و معنوی که در حوزههای علمیه وجود دارد [استفاده نمود] تا برای فراهم کردن پاسخهای این پرسشهای فراوان، انسانهایی ساخته شوند که بتوانند به سرچشمههای جوشان معارف و احکام دست یابند و نیازها و خلأها را پر کنند.» (20)
برخی از خلأها، آسیبها و نقاط ضعف حوره علمیه برای تعامل حداکثری با رسانههای نوین عبارت اند از:
- «از جمله چیزهایی که حوزه بدان نیاز دارد، یک نظام تعلیم و تربیت است تا در آن، وقتها به هدر نرود» (21)؛
- «امروز در جامعه ما، آن کسانی که بتوانند با زبانهای زنده دنیا صحبت کنند و معارف الهی و پیشرفتهای فکری و فرهنگ اسلامی را برسانند، خیلی کم هستند و این خلأ باید به گونهای پر شود» ؛
- خلأ نظریهپردازی اسلامی درباره ارتباطات و رسانه، بر مبنای آموزههای قرآن و عترت؛
- ضعف نیروی انسانی و عدم آموزش کارآمد. «خوب بود صدها نویسنده اسلامی و... تربیت میکردیم که نکردیم. این یکی از کارهای حوزه است»؛(22)
- عدم سیاستگذاری و برنامه ریزی متناسب، همراه با تحولات جهانی در زمینه ارتباطات و رسانهها؛
- عدم دانش، بینش و نگرش دقیق و واقع بینانه درباره کارکردها، کجرویها و توانمندیهای رسانهها؛
- غفلت از وظیفهای که در مقابل رسانهها، به ویژه رسانه ملی دارد؛
- ناهماهنگی تحولات حوزه با رخدادها و نیازهای دنیای امروز؛
- نبود کتاب یا بحث مستقل فقهی در زمینه تبلیغات و ارتباطات سنتی و نوین.
پیشنهاداتی برای استفاده بهتر و بیشتر حوزه از رسانه
- برگزاری دوره های آشنایی با انواع رسانه و رسانه شناسی
- برگزاری جشنواره های رسانه ای در میان طلاب
- برگزاری نقد فیلم و برنامه های تلویزیون
- آشنایی طلاب با اینترنت و فضای مجازی
- آشنایی با خبر و انواع آن
- شناخت مطبوعات
- برگزاری جلسات نقد مطبوعات و اخبار
- 1- تانکارد، جیمز و سورین، ورنر؛ نظریه های ارتباطات، علیرضا دهقان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1386، چاپ سوم، ص450 و 451.
- 2- دادگران، محمد؛ ص109.
- 3- معتمدنژاد، کاظم؛ وسایل ارتباط جمعی، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، 1385، چاپ پنجم، جلد اول ص5 و دادگران محمد، ص109 و 110.
- 4. دادگران، محمد؛ ص126.
- 5.ساروخانی، باقر؛ ص87 و 88.
- 6.آشنا، حسام الدین، مقاله مخاطب شناسی رسانه، نشریه پژوهش و سنجش، 1380، شماره26، ص19-20 و ساروخانی، باقر؛ ص88.
- 7. کریمی، سعید؛ رسانه ها و راه های تقویت مشارکت مردم در صحنه های سیاسی و اجتماعی، قم، بوستان کتاب، 1382، چاپ اول، ص122 و 124.
- 8.همان، ص 170.
- 8. استوارت ام هوور، مخاطبان و رسانهاى كردن دين، در: دين و رسانه، ص 461.
- 9.مجيد محمدى، دين و ارتباطات، ص 129.
- 10.مهرى بهار، تلويزيون، ابژههاى دينى و سكولاريسم در: دين و رسانه مجموعه مقالات، 1386، ص 91.
- 11. جيزس مارتين باربرو، رسانههاى گروهى به مثابه جايگاه مقدسسازى دوباره فرهنگهاى معاصر در: بازانديشى درباره رسانه، دين و فرهنگ، 1385، ص 152.
- 12. لين اسكافيلد كلارك و استوارت ام هوور، فصل مشترك رسانه، فرهنگ و دين، در: بازانديشى درباره رسانه، دين و فرهنگ، 1385، ص 40.
- 13.عبدالرضا شاهمحمّدى، «عصر ارتباطات و اطلاعات جهانىشدن دين»، پژوهش و سنجش 35، ص 144.
- 14. این دیدار در تاریخ 9 / 9 / 1386 صورت پذیرفت.
- 15. 4. فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 417.
-
- 16. همان
- 18. ر.ک: اصل 175 قانون اساسی.
- 19. ر.ک: دین و رسانه (مقالات همایش دین و رسانه)، ناصر باهنر، سیاستگذاری رسانههای دینی در ایران، دفتر پژوهشهای رادیو، ص 86.
- 20. فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 269.
- 21. همان
- 22. همان
- 23. حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری، ج 1، ص 142.