آخرین اخبار

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: به زودی برای حل و رفع مشکلاتی که برای برنامه تلویزیونی «ثریا» ایجاد شده است، جلسه و دیداری با رئیس سازمان صداوسیما خواهیم...

معاونت صدای رسانه ملی با هدف پاسخ به نیاز مخاطبان در حوزه رسانه های نوین و فن آوریهای جدید، اپلیکیشن (برنامه کاربردی) تلفن همراه خود را با عنوان ایرانصدا...

اولین نشست هم اندیشی اساتید حوزه فرهنگ ، ارتباطات و رسانه با دکتر محمد حسین صوفی دبیر شورا و با هدف بهره گیری از نظرات و دیدگاه های کارشناسان و اساتید...

مرکز بسیج سازمان صدا و سیما با همکاری سازمان سینمایی و هنرهای نمایشی دفاع مقدس نقش اقوام را در هشت سال دفاع مقدس با ساختارهای مختلف به نمایش می گذارد.
نویسنده : دكتر محمد حسين ساعى
اگرچه
از عمر اختراع تلويزيون هنوز يك قرن هم نگذشته و عموميت يافتن تلويزيون به
بعد از جنگ دوم جهانى و دهه 50 ميلادى (يعنى حدود 60 سال قبل) برمیگردد،
اين جعبه الكترونيك آ نقدر بر جوامع و ارواح آدميان مؤثر بوده است كه برخى
دوران جديد را عصر تلويزيون ناميدهاند. تلويزيون كه زمانى ميهمان عزيز و
نازپرورده خانوادهها بود، به مرور عضو طناز و جذاب خانوادهها و پس از آن
فراتر از پدر و مادر، عامل مديريت و تربيت همه اعضاى خانواده و بالاخص
فرزندان شد. تلويزيون است كه در بسيارى از موارد زمان پهن شدن سفره را در
خانه تعيين میكند. تلويزيون است كه دستور میدهد افراد خانواده كى به خانه
برگردند و كى به ميهمانى بروند. تلويزيون است كه به چنان مقام ارجمندى
رسيده كه اگر در حال پخش برنامهاى باشد و كسى از اعضاى خانواده به سخن
درآيد، ديگران او را شماتت كرده و به وقتنشناسى متهم میكنند كه بگذار اين
برنامه را ببينيم تا بعد با هم صحبت كنيم. امروز تلويزيون است كه به ما
آدمهايى را معرفى میكند كه از پدر و مادر و خواهر و برادر خود بيشتر دوست
میداريم و عكس آ نها را در اتاق و محل كار و ماشين خود نصب میكنيم.
بسيارى
از ماست تا «يار مهربان» تلويزيون اكنون آنجا كه او را از هر دوستى، از
پدر و مادر، از فاميل، از فرزندان و حتى از همسر خود بيشتر میبينيم، به
پاى تلويزيون آ نقدر گريه كردهايم، خنديدهايم و آ نقدر دنيا را
از پنجره تلويزيون تجربه كردهايم، از تجربيات ديگران بهره نگرفتهايم.
امروز تصور زندگى بدون تلويزيون براى بسيارى از ما غير قابل تصور است و اگر
مدتى مجبور شويم تلويزيون نبينيم، احساس میكنيم چيزى را در زندگى خود گم
كردهايم و حتى دچار افسردگى میشويم تا آن حد كه دست و دلمان به هيچ كارى
نمیرود. اين حالت وضعيتى است كه برخى آگاهان از آن به اعتياد تلويزيونى
ياد كردهاند، چرا كه تقريباً همه آثار روانى فردى و اجتماعى اعتياد در
كسانى كه وابستگى شديد به ديدن تلويزيون دارند، ديده میشود.
اساس
خانواده بر ارتباط و محبت است و تلويزيون در هر دوى اين موارد يك مؤلفه
تمامي تخواه است وجالب اين است كه بسيارى هم ديكتاتورى اين جعبه
هيپنوتيزمكننده را میپذيرند و ديدن تلويزيون را برديدن پدر و مادر خود
ترجيح میدهند؛ پدر و مادر، بچه خردسال و شيطان خود را پاى صفحه رنگارنگ
وآهنگهاى جورواجور تلويزيون مینشانند و به جاى آنكه با طفل خود سخن
بگويند و بازى كنند، ترجيح میدهند تلويزيون دايگى فرزند را انجام دهد و
فرزند را تربيت كند و را از آ نها رفع كند اگرچه « شر لازم» و «بار سنگين»
اين عصر ما به عصر ارتباطات هم مشهور شده است، متأسفانه شاهديم كه با آمدن
وسايل مدرن ارتباطى مانند تلويزيون، ماهواره و اينترنت ارتباطات سنتى درون
خانوادهها كاهش يافته و بعضاً به مرز بحران رسيده است و اين يكى از
سرفصلهايى است كه اگر به وسيله دستاندركاران مسائل فرهنگى كشور مديريت
نشود، به شدت گريبان خانوادهها و بالطبع كل جامعه را خواهد گرفت كما اينكه
آثار آن هماكنون نيز احساس میشود.
به نظر میرسد به دليل ميزان زياد مصرف رسانهاى و سليقههاى ناصواب در اين مصرف، لازم است همه افراد جامعه ما در اين خصوص آموزش ببينند. تلويزيون زمانى میتواند براى خانوادهها مؤثر و مناسب واقع شود كه هر كدام از اعضاى خانواده بدانند چرا و چگونه بايد از برنامههاى تلويزيون استفاده كنند؟ بايد درك كنند اگر فردى
همه برنامههاى تلويزيونى را تماشا كند از بسيارى از كارهاى لازم و بجاى
زندگى خود از جمله ارتباطات انسانى صميمانه با ديگر اعضاى خانواده و دوستان
خود، از درسخواندن، از مطالعه كتاب، از ميهمانى رفتن و حتى از كار موفق
باز میماند.
خانوادههاى
ما بايد بياموزند كه براى همه امور زندگى خود برنامهريزى كنند كه
میتواند بخشى از اين كار ديدن تلويزيون باشد؛ به گونهاى كه مبتنى بر
اولويتبندى زندگى واقعى، هيچ امرى امر ديگر را به حاشيه نراند.
نكته
مهم ديگر، توجه خانوادهها به نحوه تماشاى تلويزيون از سوى خردسالان و
كودكان است. يك برنامه تلويزيونى كه ممكن است براى بزرگسالان برنامهاى
عادى جلوه كند، ممكن است تا مدتها روح و روان خردسالان و كودكان را آزرده
سازد، درست مانند يك وعده غذاى معمول بزرگسالان كه در مواقعى دستگاه هاضمه
اين نونهالان نازكطبع را به مشكلات صعبالعلاج و بعضاً لاعلاج دچار خواهد
كرد. بسيارى از انواع فيلمها و سريالها، بهخصوص آ نها كه مواردى از وحشت
و اضطراب و تعليق را با خود به همراه دارند، بعضى از انواع خبرها و
مستندها، بعضى از تبليغات بازرگانى، برخى انواع موسيقى، برخى برنامههاى
گفتوگو محور و... میتواند خراشهايى در روح خردسال يا كودك به وجود
بياورد كه آثار آن بعضاً تا پايان عمر آن شخص را آزار دهد.
رها
كردن نونهالان در مقابل صفحه جادوى تلويزيون با اهدافى نظير آرام كردن آ
نها براى انجام كارهاى خانه و امثالهم به هيچ روى از سوى كارشناسان توصيه
نمیشود، بهخصوص اگر اين عمل باعث كاهش ارتباط والدين با طفل خود شود.
به
هر روى تلويزيون وارد خانوادههاى ايرانى شده و جاى خود را مستحكم كرده
است؛ اگر به دنبال آمدنتلويزيون، فرهنگ استفاده از آن نيز آموخته نشود،
میتواند جامعه را تا سرحد فروپاشى جلو ببرد، ولى اگر با برنامه و درست از
اين وسيله استفاده شود، مىتواند خانواده و بالطبع كل جامعه را در راستاى
اهداف متعالى خود يارى دهد.